جمعه چهارم مهر ۱۳۹۹ - 20:56 - جــــواد صديــــــــــقي ليـــــــــقوان -
شباهنگام در پس کوچه های تاریک و باریک...
بی تو قدم زنان می رفتم...
خش خش برگ ها ...
وز وز باد کوچه ها...
و سردی دستان تنهایم
نبودنت را در قلبم غوغا کرد...
و اینجا به یاد آوردم که
پاییز هم از راه رسیده...
پاییز بی تو در خیابان ها قدم زدن ...
قدم زدن بی تو یعنی جام تهی از جان...
و حالا من ایستاده و خموش...
همانی که چشمانت پایی وادی غفران و عشق...
ما را در سایت وادی غفران و عشق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : javadsadigi بازدید : 223 تاريخ : جمعه 29 اسفند 1399 ساعت: 8:03